هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناامیدی، تلخی‌های زندگی و جستجوی امید و آرامش می‌گوید. او از دشواری‌های ارتباط با دیگران، ناامیدی از دنیا و تلاش برای یافتن معنویت و قناعت سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند عشق، فطرت انسان و آرزوی پرواز به سوی آزادی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و انتقاد از جامعه ممکن است برای سنین پایین‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۵۴۰۰

رشته امید را تا چند پیوندم به خلق
تا به کی شیرازه بال و پر عنقا کنم

می ربایندش ز دست یکدگر خوبان چوگل
من دل گم گشته خودرا کجا کنم

با چنین کامی که از تلخی سخن رامی گزد
حیفم آید تف به روی مردم دنیا کنم

هر کسی برق تجلی را نمی داند زبان
چون ابوطالب کلیمی از کجا پیداکنم

می روم بر قله قاف قناعت جا کنم
بیضه امید را زیر پر عنقا کنم

پای خم گیرم ز دست انداز کلفت وارهم
دست بردارم ز سر درگردن مینا می کنم

از حضیض پستی فطرت برآرم خویش را
آشیان بر شاخسار اوج استغنا کنم

سرو آهم یک سرو گردن ز طوبی بگذرد
چون خیال قامت آن شعله رعنا کنم

شد بنا گوشم سیه چون لاله از حرف درشت
بخت سبزی کو که جا در دامن صحراکنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.