هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره عشق، طبیعت، رنج‌های درونی و جستجوی معنویت است. شاعر از دردها و آرزوهای خود سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند عشق، صبر، رهایی و ارتباط با طبیعت می‌پردازد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات شاعر نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی برای درک کامل دارد.

غزل شمارهٔ ۵۴۰۷

برق آهی کو که رو در خرمن گردون کنم
این گره را باز از پیشانی هامون کنم

زان خوشم با دامن صحرا که از چشم غزل
حلقه ای هر لحظه بر زنجیر خود افزون کنم

من گرفتم رام گردیدند با من آهوان
بر خمار سنگ طفلان صبر یارب چون کنم

موی جوهر از خمیر آیینه را نتوان کشید
خارخار عشق را از سینه چون بیرون کنم

از سواد شهر خاکستر نشین شد اخگرم
تربیت این شعله را از دامن هامون کنم

چون کنم در خدمت پیر مغان گردنکشی
من که خم را از ادب تعظیم افلاطون کنم

از دهان یار دارد چاشنی گفتار من
خامه ها را بی شق از شیرینی مضمون کنم

شاهد خامی است جوش باده در آغوش خم
حاش الله شکوه از ناسازی گردون کنم

از صفای سینه ام چشم جهان آورد آب
آه اگر آیینه دل از بغل بیرون کنم

از مروت نیست خوردن بر دل ازاد سرو
ورنه من هم می توانم مصرعی موزون کنم

چون به بیدردان کنم تکلیف صائب جام خویش
من که خونها می خورم تا ساغری پر خون کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.