هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و فلسفی است که در آن شاعر به مفاهیمی مانند رهایی از تعلقات دنیوی، پاکسازی دل از تمایلات مادی، عشق به فقر و قناعت، و خودشناسی از طریق آیینهٔ درون میپردازد. شاعر با استفاده از استعارهها و تصاویر زیبا، مانند سوزن مسیحا، صدف بیگوهر، و آیینه، احساسات عمیق خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۵۴۱۶
رشته جسم گرانجان را ز سر وا می کنم
سر برون چون سوزن از جیب مسیحا می کنم
چون می نارس امید پختگیها مانع است
در شکست خم دو روزی گرمدارامی کنم
آه آتشبار من در حسرت اسباب نیست
سینه را پاک از خس و خار تمنا می کنم
یک صدف بی گوهر عبرت ندارد روزگار
نیست از غفلت چو طفلان گر تماشا می کنم
چشم احسان دارم از بی حاصلان روزگار
زیر سرو وبید دامان از طمع وامی کنم
از گریبان صدف بهر چه آرم سر برون
من کز آب گوهر خود سیر دریا می کنم
دیگران گرباده از مینا به ساغر می کنند
من زکم ظرفی می از ساغر به مینا می کنم
بی محابا می زنم بر قلب آتش چون سپند
مصرع بر جسته ای هرگاه انشا می کنم
حاش لله خانه گل را کنم نقش و نگار
من که دل را ساده از خال سویدا می کنم
آنچنان با فقر خرسندم که گر بال هما
بر سر من سایه اندازد ز سروامی کنم
دشمن آیینه صافند معیوبان و من
از برای عیب خود آیینه پیدا می کنم
نیست از عزلت مرا مطلب اگر شهرت چرا
قاف را سنگ نشان صائب چو عنقا می کنم
سر برون چون سوزن از جیب مسیحا می کنم
چون می نارس امید پختگیها مانع است
در شکست خم دو روزی گرمدارامی کنم
آه آتشبار من در حسرت اسباب نیست
سینه را پاک از خس و خار تمنا می کنم
یک صدف بی گوهر عبرت ندارد روزگار
نیست از غفلت چو طفلان گر تماشا می کنم
چشم احسان دارم از بی حاصلان روزگار
زیر سرو وبید دامان از طمع وامی کنم
از گریبان صدف بهر چه آرم سر برون
من کز آب گوهر خود سیر دریا می کنم
دیگران گرباده از مینا به ساغر می کنند
من زکم ظرفی می از ساغر به مینا می کنم
بی محابا می زنم بر قلب آتش چون سپند
مصرع بر جسته ای هرگاه انشا می کنم
حاش لله خانه گل را کنم نقش و نگار
من که دل را ساده از خال سویدا می کنم
آنچنان با فقر خرسندم که گر بال هما
بر سر من سایه اندازد ز سروامی کنم
دشمن آیینه صافند معیوبان و من
از برای عیب خود آیینه پیدا می کنم
نیست از عزلت مرا مطلب اگر شهرت چرا
قاف را سنگ نشان صائب چو عنقا می کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.