هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، وحدت، جدایی ناپذیری عناصر متضاد، و تأثیر عشق بر روح و جان انسان می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند بال و پر، لب یار، چشم مست، فیل مست، و کوه قاف برای بیان مفاهیم عمیق استفاده کرده است.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مستی و عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۵۴۲۹

تاخط شیرنگ آورد از دو جانب سر به هم
می زند حسن سبک پرواز بال و پربه هم

خط ظالم کرد تسخیر لب میگون یار
تا لب خمیازه ما کی رسد دیگربه هم

خم به یک اندازه شد بازو دو ابروی تو
خوش قدر افتاده جنگ این دو زور آور به هم

در نگاه اولین کار دو عالم ساختند
می دهند اکنون دو چشم مست او ساغر به هم

مشکل است از هم جدا کردن دو فیل مست را
داد آخر عشق او ما وجنون را سربه هم

چند گویی حرف کفر و دین قدم درراه نه
کاین دو راه مختلف آخر گذارد سربه هم

نیست غیر از باد دستی عمر را شیرازه ای
مد احسان آورد اوراق این دفتر به هم

بسته شد از نوشخند او دهان شکوه ام
رخنه منقار طوطی آمد از شکربه هم

عالم آب است از پاس نفس غافل مشو
کز نسیمی می خورد بحر گران لنگر به هم

از حجاب عشق کوه قاف دارم در میان
گرچه در یک شیشه ام با آن پری پیکر به هم

روی آتشناک و چشم آسمان گونش ببین
گر ندیدی چشمه خورشید و نیلوفر به هم

بر نمی آید فلک با دل تپیدنهای من
قاف لرزد چون زند سیمرغ بال و پربه هم

ترک کی می کرد ابراهیم ادهم تاج را
جمع اگر می شد سر آزاده و افسر به هم

روح هیهات است پیوند بدن را نگسلد
نیست از دل التیام رشته و گوهر به هم

آن سپندم من که بر آتش زنم گر خویش را
می نهد از دود تلخم دیده را مجمر به هم

نیست صائب بر دل من از سیه بختی غبار
کی کشد آیینه روی خود ز خاکستر به هم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.