هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، زیبایی و برتری معشوق را با تشبیهات زیبا مانند خورشید و ماه توصیف میکند. شاعر از عشق و دلدادگی خود سخن میگوید و معشوق را فراتر از همه زیباییها و قدرتهای دنیوی میداند. او از تأثیر عمیق معشوق بر خود و جهان اطراف سخن میگوید و آرزو میکند که حتی خاک پای معشوق را سرمه چشم خود کند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از تشبیهات و استعارههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۳۱۴۰
صَنَما، بر همه جهان، تو چو خورشیدْ سَروری
قَمَرا، میرَسَد تو را که به خورشید نَنْگَری
همه عالَم چو جان شود، هَمِگی گُلْسِتان شود
شِکَمِ خاکْ کان شود، چو تو بر خاک بُگْذَری
تَنِ من هَمچو رشته شُد، به دِلَم مِهْر کِشته شُد
چو به سَر این نِبِشته شُد، نَبُوَد کارْ سَرسَری
چو سَحَر پَرده میدَرَد، تو پَسِ پَرده میرَوی
چو به شب پَرده میکَشَد، تو به شب پَرده میدَری
صَنَما، خاکِ پایِ خود، تو مرا سُرمه وام دِهْ
که نَظَر در تو خیره شُد، که تو خورشیدْ مَنْظَری
رُخِ خوبانِ این جهان، همه ابر است و تو مَهی
سَرِ شاهانِ این جهان، همه پایَسْت و تو سَری
چو دَرآمَد خیالِ تو، مَهِ نو تیره شُد، بِگُفت
چه عَجَب گَر تو روشنی، که ازو آب میخوری
قَمَرا، میرَسَد تو را که به خورشید نَنْگَری
همه عالَم چو جان شود، هَمِگی گُلْسِتان شود
شِکَمِ خاکْ کان شود، چو تو بر خاک بُگْذَری
تَنِ من هَمچو رشته شُد، به دِلَم مِهْر کِشته شُد
چو به سَر این نِبِشته شُد، نَبُوَد کارْ سَرسَری
چو سَحَر پَرده میدَرَد، تو پَسِ پَرده میرَوی
چو به شب پَرده میکَشَد، تو به شب پَرده میدَری
صَنَما، خاکِ پایِ خود، تو مرا سُرمه وام دِهْ
که نَظَر در تو خیره شُد، که تو خورشیدْ مَنْظَری
رُخِ خوبانِ این جهان، همه ابر است و تو مَهی
سَرِ شاهانِ این جهان، همه پایَسْت و تو سَری
چو دَرآمَد خیالِ تو، مَهِ نو تیره شُد، بِگُفت
چه عَجَب گَر تو روشنی، که ازو آب میخوری
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلاتن مفاعلن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۳۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.