هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات شاعر در مورد عشق، جدایی و رنج‌های عاطفی است. شاعر از مفاهیمی مانند وصال و هجران، پرواز و حسرت، آتش و خون، و خواب و بخت استفاده می‌کند تا احساسات عمیق خود را به تصویر بکشد. او همچنین به نمادهایی مانند حلقه، پر، و ساغر اشاره می‌کند تا مفاهیم عرفانی و عاشقانه را بیان کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند خون و رنج ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۵۴۷۲

در وصالیم و زهجران دست برسر می زنیم
ما به جای نعل وارون حلقه بر در می زنیم

پرفشانیهای ما در حسرت پرواز نیست
دامنی بر آتش گل هردم از پر می زنیم

حلقه فتراک می گردد به قصد خون ما
دست اگر در حلقه زلف معنبر می زنیم

خضر می لیسد زمین اینجا و ما از سادگی
فال آب زندگانی چون سکندر می زنیم

برنمی خیزد چو خون مرده از خواب گران
بخت خواب آلود را چندان که نشتر می زنیم

ما چو داغ لاله صائب خون خود را می مکیم
بیغمان از دور پندارند ساغر می زنیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.