هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر نگاه عارفانه و فلسفی شاعر به زندگی است. او از آرزوهای دست‌نیافتنی، ناامیدی از وفاداری در جهان، و پذیرش شرایط زندگی با وجود تمام ناملایمات سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند زلف مشکین، گل مست شراب غفلت، و حباب شوخ چشم، مفاهیم عمیقی مانند عشق، رنج، و جستجوی معنا را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارند.

غزل شمارهٔ ۵۴۷۷

دست اگر کوتاه باشد آرزویی می کنیم
زلف مشکین ترا از دور بویی می کنیم

طاعت ما نیست غیراز شستن دست از جهان
گر نماز از ما نمی آید وضویی می کنیم

نیست غمخواری که بخشد خانه ما را صفا
سینه را از آه گاهی رفت و رویی می کنیم

تا رسد وقتی که باید بر زمین انداختن
خرقه تن را به آب و نان رفویی می کنیم

گر چه می دانیم گل مست شراب غفلت است
همچو بلبل در گلستان هایهویی می کنیم

نیست بویی از وفا هر چند این گلزار را
گر گل کاغذ به دست افتاد بویی می کنیم

چون حباب شوخ چشم ما به صاف باده نیست
صلح ازین میخانه با درد سبویی می کنیم

قطره چون در موج بهر آویخت دریا می شود
جان زار خویش را پیوند مویی می کنیم

مور ما را نیست پروای شکوه سلطنت
گر دهد رو با سلیمان گفتگویی می کنیم

بیش ازین از زاهدان امساک می انصاف نیست
این غبار آلودگان را شستشویی می کنیم

در جهان بیوفا اندیشه منزل خطاست
می رود سیلاب تا ما فکر جویی می کنیم

گر چه نتوان یافتن آن گوهر نایاب را
تا نفس باقی است صائب جستجویی می کنیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.