هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی، شاعر پرآوازه سبک هندی، بیانگر نگرش عمیق عرفانی و فلسفی او به زندگی است. شاعر با استفاده از استعارهها و کنایههای زیبا، از گذرایی دنیا، بیاعتباری آن، و اهمیت قناعت و رضایت سخن میگوید. او از ندامتهای گذشته، از دست دادن فرصتها، و تلاشهای بیثمر در زندگی یاد میکند و در نهایت، به ستایش شاه اولیا میپردازد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و کنایههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۵۴۹۴
غبار هستی خود سرمه چشم فنا کردم
کفی خاکستر افسرده در کار صبا کردم
نمی سوزم اگر برق اجل در خرمنم افتد
که من در خوشگی از کاه گندم را جدا کردم
ز فوت وقت اگر در خون نشینم جای آن دارد
که از کف دامن پیراهن یوسف رها کردم
به آب روی همت خاک را زر می توان کردن
غلط کردم که عمر خویش صرف کیمیا کردم
سرانگشت ندامت چون نگرید خون به حال من
مکرر دامن دولت به دست آمد رها کردم
دل چرخ از غبار خاطر من چون نیندیشد
مکرر آفتابش را چراغ آسیا کردم
چه مرغم من که از اندازه پرواز خود گویم
چو برگ گاه پروازی به بال کهربا کردم
به اکسیر قناعت خون آهو مشک می گردد
به خون دل من این تحقیق در چین ختا کردم
زپیغام من مشتاق پهلو می کنی خالی
سزای من که مکتوب ترا بن قبا کردم
چرا صائب نباشد آسمان زیر نگین من
سخن خورشید شد تا مدح شاه اولیا کردم
نمی آید به کوشش دامن روزی به کف صائب
و گرنه من تردد بیشتر از آسیا کردم
کفی خاکستر افسرده در کار صبا کردم
نمی سوزم اگر برق اجل در خرمنم افتد
که من در خوشگی از کاه گندم را جدا کردم
ز فوت وقت اگر در خون نشینم جای آن دارد
که از کف دامن پیراهن یوسف رها کردم
به آب روی همت خاک را زر می توان کردن
غلط کردم که عمر خویش صرف کیمیا کردم
سرانگشت ندامت چون نگرید خون به حال من
مکرر دامن دولت به دست آمد رها کردم
دل چرخ از غبار خاطر من چون نیندیشد
مکرر آفتابش را چراغ آسیا کردم
چه مرغم من که از اندازه پرواز خود گویم
چو برگ گاه پروازی به بال کهربا کردم
به اکسیر قناعت خون آهو مشک می گردد
به خون دل من این تحقیق در چین ختا کردم
زپیغام من مشتاق پهلو می کنی خالی
سزای من که مکتوب ترا بن قبا کردم
چرا صائب نباشد آسمان زیر نگین من
سخن خورشید شد تا مدح شاه اولیا کردم
نمی آید به کوشش دامن روزی به کف صائب
و گرنه من تردد بیشتر از آسیا کردم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.