هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عزم راسخ خود برای مقابله با مشکلات و دشمنان سخن می‌گوید. او از تلاش برای بستن دهان افترازنان، مقاومت در برابر رسوایی، و مبارزه با تهمت‌ها می‌گوید. همچنین، به تنهایی و خلوت خود اشاره دارد و از دشواری‌های بیان حقایق و حفظ اصالت سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است و درک کامل آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، برخی از اشارات آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۵۵۱۱

برآن می داردم همت که از افغان دهن بندم
ز سنگ سرمه سدی پیش یأجوج سخن بندم

گرفتم نیست در پیراهن من چاک رسوایی
ز مشت خون خود چون گرگ تهمت را دهن بندم

ز جوی شیر روشن ساخت راه قصر شیرین را
کمر چون تیشه می خواهم به خون کوهکن بندم

به نامم خاتم شه در غریبی خانه می سازد
چرا دل چون عقیق از ساده لوحی بر یمن بندم

ز چشم زخم کثرت دور با خود خلوتی دارم
که در بر روی ماه مصر و بوی پیرهن بندم

به این افسره طبعان صحبت من در نمی گیرد
اگر چون شمع آتش بر زبان خویشتن بندم

نه آسان است مروارید را یاقوت گرداندن
چه خونها می خورم تا رنگ بر روی سخن بندم

از بس ترسیده چشم صائب از قرب گرانجانان
نسیم مصر اگر آید در بیت الحزن بندم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.