هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که از مفاهیمی مانند عشق پنهانی، مستی معنوی، و جستجوی حقیقت درونی سخن می‌گوید. شاعر از عناصری مانند باده، دف، چنگ، و نای برای بیان حالات روحی خود استفاده می‌کند و به ارتباط با معشوق پنهانی و عشق الهی اشاره دارد. در نهایت، شاعر به شمس تبریز و تأثیر او بر صوفیان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۱۴۹

مَستَم از باده‌هایِ پنهانی
وَزْ دَف و چَنگ و نایِ پنهانی

مَر چُنین دِلْرُبایِ پنهان را
واجِب آید وَفایِ پنهانی

می‌زَنَد سال‌‌ها دَرین مَستی
روحِ من، هایْ هایِ پنهانی

گفتم ای دل، کجایی آخِر تو؟
گفت در بُرج‌هایِ پنهانی

بر چَپَم آفتاب و مَهْ بر راست
آن مَهِ خوش لِقایِ پنهانی

مُشتری دَرفُروخت آن مَهْ را
دادَمَش من بَهایِ پنهانی

ظُلْمَتَم کِی بَقا کُند که بَرو
تابد از کِبْریایِ پنهانی

آتَشَم چون بِمُرد، دودَم چیست؟
آیَتی از بَلایِ پنهانی

زان بَلا جان‌هایِ ما مَرَهاد
تا بَرَد تُحفه‌هایِ پنهانی

شَمسِ تبریز، شوربایی پُخت
صوفیان، اَلصّلایِ پنهانی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.