هوش مصنوعی:
این متن یک شعر عرفانی است که در آن شاعر ابراز عشق و ارادت خود را به معشوق یا مراد خود بیان میکند. او خود را مرید و غلام معشوق میداند و معتقد است که همه چیز در وجود معشوق خلاصه شده است. شاعر از زهد و جهاد خود سخن میگوید و معتقد است که معشوق منشأ همه خوبیها و زیباییهاست.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در سنین بالاتر دیده میشود.
غزل شمارهٔ ۳۱۵۰
من مُریدِ تواَم، مُراد تویی
من غُلامَم، چو کِیْقُباد تویی
دلْ مُریدِ تو و تو را خواهد
کین دَرِ بَسته را گُشاد تویی
خاکِ پایِ تواَم، ولی امروز
گَردم اَنْدَر هوا، که باد تویی
زُهدِ من مَیْ، جِهادِ من ساغَر
چو مرا زُهد و اِجْتِهاد تویی
گر چه من بَدنَهاد و بَدگُهَرم
شاکرَم، چون دَرین نَهاد تویی
در نَهادی که تو کُنی بَرداشت
خوش بُوَد، چون همه مُراد تویی
زَهرْ باده شود، چو جامْ تویی
ظُلْمْ احسان شود، چو داد تویی
بس کُنم، ذکرِ تو نگویم بیش
ذکرِ هر ذکر و یادِ یاد تویی
من غُلامَم، چو کِیْقُباد تویی
دلْ مُریدِ تو و تو را خواهد
کین دَرِ بَسته را گُشاد تویی
خاکِ پایِ تواَم، ولی امروز
گَردم اَنْدَر هوا، که باد تویی
زُهدِ من مَیْ، جِهادِ من ساغَر
چو مرا زُهد و اِجْتِهاد تویی
گر چه من بَدنَهاد و بَدگُهَرم
شاکرَم، چون دَرین نَهاد تویی
در نَهادی که تو کُنی بَرداشت
خوش بُوَد، چون همه مُراد تویی
زَهرْ باده شود، چو جامْ تویی
ظُلْمْ احسان شود، چو داد تویی
بس کُنم، ذکرِ تو نگویم بیش
ذکرِ هر ذکر و یادِ یاد تویی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.