هوش مصنوعی: این متن دربارهٔ ارزش تنهایی و خلوت به عنوان فرصتی برای تفکر و خودشناسی است. شاعر توصیه می‌کند که به جای دنبال کردن جمعیت و غوغا، به درون خود رجوع کنیم و از زیر سایهٔ دیگران خارج شویم. همچنین، تأکید می‌شود که برای رسیدن به صلاح و بهبود، باید به سوی خود بازگردیم و از هرجایی بودن پرهیز کنیم.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و خودشناسی موجود در متن برای درک کامل نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد، بنابراین برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است.

غزل شمارهٔ ۳۱۵۱

چند اَنْدَر میانِ غوغایی؟
خوی کُن پاره پاره تنهایی

خَلْوَتی را لَطیف سودایی‌ست
رو بِپُرسَش که در چه سودایی؟

خَلْوَت آن است که در پناهِ کسی
خوش بِخُسپیّ و خوش بیاسایی

زیرِ سایه‌‌یْ درختِ بَخت آور
زود مَنْزِل کُنی، فرود آیی

وَرْ تو خواهی که بَختْ بُگْشایَد
زیرِ هر سایه رَخْت نَگْشایی

سویِ اَنْبانِ ما و من نَرَوی
گر چه او گویَدَت که از مایی

رو به خود آر، هر کجا باشی
روسیاه است مَردِ هَرجایی

خودِ تو چیست؟‌ بی‌خودی زان کَس
که ازو در چُنین تماشایی

چون رَسیدی به شَهْ صَلاحُ الدّین
گَر فَسادی، سویِ صَلاح آیی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.