هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات درونی، عشق، و تناقض‌های زندگی خود سخن می‌گوید. او از پروانه‌ای که به دور شمع دیگران می‌گردد، اما از شعله خودش پروانه شده است، صحبت می‌کند. همچنین، از دوگانگی‌های زندگی مانند کفر و ایمان، و از رضایت به کم‌ترین چیزها در این جهان گذرا یاد می‌کند. او از عشق و سوز دل می‌گوید و اینکه در تنهایی نیز احساس آرامش می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از اشارات به دوگانگی‌های زندگی و عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نیاز به توضیح بیشتری داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۵۵۶۶

ز جوش سینه حرف آفرین میخانه خویشم
ز معنیهای رنگین باده پیمانه خویشم

نیم پروانه تا برگرد شمع دیگران گردم
که من از شعله آواز خود پروانه خویشم

حجاب از خوبی کردار گردیده است گفتارم
به خواب غفلت از شیرینی افسانه خویشم

ز خلوت حلقه صحبت مرا بیرون نمی آرد
که در هر جا که باشم چون کمان در خانه خویشم

ز نعمتهای الوان بوی خون آید به مغز من
درین مهمانسرا قانع به آب و دانه خویشم

نیم ثابت قدم در کفر و ایمان از دو رنگیها
گهی بیت الحرام خویش و گه بتخانه خویشم

ز جوی شیر کردم تلخ بر خود خواب شیرین را
خجل چون کوهکن زین بازی طفلانه خویشم

ز بار دل سبک سازم اگر دوش دو عالم را
همان در زیر بار همت مردانه خویشم

چو خون شد مشک ممکن نیست دیگر بار خون گردد
عبث در فکر اصلاح دل دیوانه خویشم

ز قحط حسن با سوز دل خود عشق می بازم
درین وحدت سرا هم شمع و هم پروانه خویشم

ربوده است آنچنان فکر و خیال او مرا صائب
که در صحبت همان در خلوت جانانه خویشم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.