هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از سرمستی و مستی شبانه سخن میگوید و اشاره میکند که فرد از بادهنوشی و شبزندهداری نشانههایی در چهره و رفتارش دارد. شاعر به فرد توصیه میکند که از این حالت دوری کند و به جای آن، به دیگران کمک کند. همچنین، شاعر از خطرات و تهدیدهایی که ممکن است در زندگی وجود داشته باشد، هشدار میدهد و توصیه میکند که از سخنان بیهوده دوری شود.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به بادهنوشی و مستی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
غزل شمارهٔ ۳۱۵۳
زَ اوَّلِ بامْداد سَرمَستی
وَرْنَه دَستارْ کَژْ چرا بَستی؟
به خدا دوش تا سَحَر، همه شب
باده بیصَرفه، صِرفْ خورْدَسْتی
در رُخ و رنگ و چَشمِ تو پیداست
که ازان بازی و ازان دستی
زانچه خورْدی بِدِه به مَخْموران
ای وَلی نِعْمَتِ همه هستی
شیرْ امروز در شکار آمد
لَرزه در کُهْ فُتاد و در پَستی
به دویدن ازو نخواهی رَست
سَر بِنِه عاشقانه و رَستی
تا که پیوسته در اَمان باشی
چون به دارُ الْاَمانْش پیوستی
شَصت فَرسنگ از سُخَن بُگْریز
که زِ دامِ سُخَنْ دَرین شَستی
وَرْنَه دَستارْ کَژْ چرا بَستی؟
به خدا دوش تا سَحَر، همه شب
باده بیصَرفه، صِرفْ خورْدَسْتی
در رُخ و رنگ و چَشمِ تو پیداست
که ازان بازی و ازان دستی
زانچه خورْدی بِدِه به مَخْموران
ای وَلی نِعْمَتِ همه هستی
شیرْ امروز در شکار آمد
لَرزه در کُهْ فُتاد و در پَستی
به دویدن ازو نخواهی رَست
سَر بِنِه عاشقانه و رَستی
تا که پیوسته در اَمان باشی
چون به دارُ الْاَمانْش پیوستی
شَصت فَرسنگ از سُخَن بُگْریز
که زِ دامِ سُخَنْ دَرین شَستی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.