هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها و تلاش‌های فراوان خود در راه عشق و آرزو سخن می‌گوید. او با تشبیهات مختلف مانند سیل و آتش، سختی‌های مسیر و رسیدن به مقصود را بیان می‌کند. همچنین، از تجربیات خود در وادی عشق و دردهای آن یاد می‌کند و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که این دردها خدادادی هستند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات عمیق نیاز به درک ادبی بالاتری دارد.

غزل شمارهٔ ۵۶۱۲

سوختم بس که به دنبال تمنا رفتم
مردم از بس که پی آتش سودا رفتم

منم آن سیل که صد بار شدم زیر و زبر
تا از این وادی خونخوار به دریا رفتم

سرمه گردید نفس در جگر سوخته ام
تا به کنه دل خود همچو سویدا رفتم

می زدم جوش طرب در دل خم چون می ناب
به چه تقصیر به پیمانه و مینا رفتم؟

عرق سعی به مقصود رسانید مرا
بر بساط گهر از آبله پا رفتم

این زمان راه به پای دگران می سپرم
من که صد بادیه را سلسله بر پا رفتم

(جلوه گل نزند راه تماشای مرا
من که از کار ز حسن چمن آرا رفتم)

(درد عشق است خداداد، و گر نه صد بار
من بیچاره به دریوزه دلها رفتم)
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.