هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر حالات عاشقانه و احساسات عمیق عاشق است. شاعر از دل تنگ، زلف یار، تماشای یار و پیوندهای عاطفی سخن می‌گوید. همچنین، از فتنه‌های عشق و تأثیرات آن بر دل و جان یاد می‌کند. در پایان، شاعر به ارزش سکوت شیرین و تأثیر آن بر لب‌ها اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۶۶۱

بسته تر شد دل من داد چو خط دست به هم
کار زنجیر کند مور چو پیوست به هم

مژه بر هم زدن یار تماشا دارد
که شود دست و گریبان دو جهان مست به هم

نه چنان گشت پریشان دل صد پاره من
که به شیرازه آن زلف توان بست به هم

مگذر از صحبت یاران موافق زنهار
رشته و موم، شود شمع چو پیوست به هم

زلف او فتنه و خط آفت و خال است بلا
آه از آن روز که این هر سه دهد دست به هم

مگذر از چاشنی شهد خموشی صائب
که ز شیرینی آن، رخنه لب بست به هم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.