هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساس بی‌ثمری، بی‌خبری از خود و ملامت‌های دیگران سخن می‌گوید. او با وجود تلاش‌هایش، به نتیجه مطلوب نرسیده و خود را مانند سرو بی‌ثمر می‌داند. با این حال، از مسیری که پیموده راضی است و به جای گل، به گلاب قناعت کرده است. او از ناتوانی در پرواز و فریفته شدن به ظواهر نیز می‌نالد، اما در نهایت به یک نگاه از معشوق قانع است. شاعر تأکید می‌کند که ناله‌هایش بی‌اثر نبوده‌اند، هرچند بسیاری از ناله‌های دیگران بی‌اثر مانده‌اند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و احساسی عمیق است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۶۹۹

برون نیامده از برگ بی ثمر شده ام
خبر نیافته از خویش بیخبر شده ام

مرا ز سنگ ملامت چو نیست آزادی
ازین چه سود که چون سرو بی ثمر شده ام

به گرد کعبه مقصود اگر نگردیدم
به این خوشم که درین راه پی سپر شده ام

اگر رسد به سرم بی خبر چه خواهم شد
که از رسیدن پیغام بیخبر شده ام

قناعت از گل این باغ کرده ام به گلاب
ز آفتاب تسلی به چشم تر شده ام

ز نارسایی پرواز گشته ام طاوس
زبس فریفته نقش بال و پر شده ام

چو قطره گر چه فتادم ز چشم ابر بهار
سرم به ابر رسیده است تا گهر شده ام

بود ز آهوی رم کرده نافه ای بسیار
ز چشم شوخ تو قانع به یک نظر شده ام

نبود ناله من بی اثر چنین صائب
ز هرزه نالی بسیار، بی اثر شده ام
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.