هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر با دل خود سخن میگوید و از سرگشتگی و بیقراری آن میپرسد. شاعر از عشق و عقل سخن میگوید و بیان میکند که عشق تنها مشتری حقیقی دل است. در نهایت، شاعر به سر کوچهٔ عشق میرسد و دلش آرام میگیرد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۳۱۶۶
ای دلِ سَرمَست، کُجا میپَری؟
بَزمِ تو کو؟ باده کجا میخوری؟
مایهٔ هر نَقْش و تورا نَقْشْ نی
دایهٔ هر جان و تو از جانْ بَری
صد مَثَل و نام و لَقَب گفتَمَت
بَرتَری از نام ولَقَب، بَرتَری
چون که تورا در دو جهان خانه نیست
هر نَفَسی رَخت کجا میبَری؟
نَقْدِ تورا بُردم من پیشِ عقل
گفتم قیمت کُنَش ای جوهری
صَیر فیِ نَقْدِ مَعانی تویی
سُرمه کَشِ دیدهٔ هر ناظِری
گفت چه دانَم، بِبَرَش پیشِ عشق
عشق بُوَد نَقْدِ تورا مُشتری
چون به سَرِ کوچهٔ عشق آمدیم
دل بِشُد و من بِشُدم بر سَری
بَزمِ تو کو؟ باده کجا میخوری؟
مایهٔ هر نَقْش و تورا نَقْشْ نی
دایهٔ هر جان و تو از جانْ بَری
صد مَثَل و نام و لَقَب گفتَمَت
بَرتَری از نام ولَقَب، بَرتَری
چون که تورا در دو جهان خانه نیست
هر نَفَسی رَخت کجا میبَری؟
نَقْدِ تورا بُردم من پیشِ عقل
گفتم قیمت کُنَش ای جوهری
صَیر فیِ نَقْدِ مَعانی تویی
سُرمه کَشِ دیدهٔ هر ناظِری
گفت چه دانَم، بِبَرَش پیشِ عشق
عشق بُوَد نَقْدِ تورا مُشتری
چون به سَرِ کوچهٔ عشق آمدیم
دل بِشُد و من بِشُدم بر سَری
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۶۷
نظرها و حاشیه ها
ناشناس
۱۴۰۰/۱۱/۱۳ ۱۲:۲۸
گوهر بی نظیره پایدار باشد
گوهرین: با سلام و احترام. سپاس از همراهیتان.