هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر دشواری‌های زندگی در میان مردم و ضرورت حفظ استقلال فردی است. شاعر از مشکلات ناشی از تعامل با دیگران می‌گوید و تأکید می‌کند که برای حفظ شخصیت خود، باید از تعلقات دنیوی و وابستگی‌های اجتماعی فاصله گرفت.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی موجود در شعر نیازمند درک و تجربه کافی از زندگی است که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک می‌شود.

غزل شمارهٔ ۵۷۰۴

مرا که هست به دل کوه آهن از مردم
سبک چگونه توانم گذشتن از مردم

هزار رنگ گل از خار پای خود چینند
جماعتی که نخواهند سوزن از مردم

به چار موجه رد و قبول تن در ده
ترا که نیست میسر گسستن از مردم

تو آن زمان سر عیار پیشگان باشی
که خویش را بتوانی ربودن از مردم

به چشم بسته گل از خار می توان چیدن
به اعتزال توان طرف بستن از مردم

اگرنه تیرگی آرد طمع چرا سایل
چراغ می طلبد روز روشن از مردم

برآورند سر از جیب آسمان صائب
جماعتی که کشیدند دامن از مردم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.