هوش مصنوعی: این متن به انتقاد از مردم و رفتارهای ناپسند آنها می‌پردازد. شاعر از سادگی و تمنای سود از مردم ناامید شده و بیان می‌کند که مردم باعث رنج و مشکلات زیادی شده‌اند. او از مکر، حرص، و بی‌مردمی مردم شکایت دارد و اشاره می‌کند که دنیا به دلیل رفتارهای نادرست آنها تاریک شده است.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم انتقادی عمیق و نگاه تلخ به جامعه است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'غوطه زدن در خون' یا 'مکر و دام' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۵۷۰۵

ز سادگی است تمنای سود ازین مردم
که شد به خاک برابر وجود ازین مردم

بغیر آبله دل که غوطه زد در خون
کدام عقده مشکل گشود ازین مردم

زمین شور کند تلخ آب شیرین را
ببر علاقه پیوند زود ازین مردم

بغل گشایی جان بود پیش تیغ اجل
گشایشی که مرا رو نمود ازین مردم

درین قلمرو آفت قدم شمرده گذار
که دام مکر بود تار و پود ازین مردم

ز خون تشنه لبان است موج بحر سراب
مرو ز راه به محض نمود ازین مردم

پلی است آن طرف آب پیش بینایان
دو تا شدن به رکوع و سجود ازین مردم

چونی ز حرص کمر بسته می دمند از خاک
چه بندها که ندارد وجود ازین مردم

به مردمی ز دد و دام مردمند جدا
چو نیست مردمی آخر چه سود ازین مردم

ز بس فتاد بر او سایه گرانجانان
چو چرخ روی زمین شد کبود ازین مردم

کسی که سر به گریبان درین زمانه کشید
یقین که گوی سعادت ربود ازین مردم

مرا چون صورت دیوار در بهشت افکند
به گل زدن در گفت و شنود ازین مردم

کجاست برق جهانسوز نیستی صائب
که شد سیاه جهان وجود ازین مردم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.