هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساس شرمساری و ندامت خود سخن می‌گوید. او از گمراهی، شکست‌ها و خرابی‌های زندگی خود احساس شرم می‌کند و به‌ویژه از بیوفایی عمر و زندگی بدون معشوق خجل است. همچنین، او از نادیده گرفته شدن گمنامان و بی‌توجهی به محبت ابراز ناراحتی می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و مفاهیم پیچیده‌ای مانند ندامت، شرمساری و تفکر درباره‌ی زندگی است که درک آن‌ها برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۵۷۳۶

ز گمرهی خود از روی رهنما خجلم
شکسته کشتیم از سعی ناخدا خجلم

من خراب کجا جام لاله رنگ کجا
چو دست ماتمی از بیعت حنا خجلم

گهی به برگ گلی سرفراز می کندم
درین چمن ز هواداری صبا خجلم

چرا به خاک بماند نشان گمنامان
به شاهراه محبت ز نقش پا خجلم

من و جدایی و آنگاه زندگی بی تو
به زندگی تو کز عمر بیوفا خجلم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.