هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و زیبایی معشوق سخن می‌گوید و با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند ماه، خورشید و طبیعت، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. او از جدایی و درد عشق نیز می‌نالد اما همچنان امیدوار است و زیبایی‌های جهان را می‌بیند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به درک ادبی و تجربه‌ی زندگی بیشتری دارند.

غزل شمارهٔ ۵۷۵۲

صفای روی ترا از نقاب می بینم
به ماه می نگرم آفتاب می بینم

اگر چه از سر زلفش بریده ام عمری است
هنوز در رگ جان پیچ و تاب می بینم

غبار چهره خورشید طلعتی فرش است
به هر زمین که به چشم پر آب می بینم

نژاد گوهر من از محیط یکتایی است
به یک نظر همه را چون حباب می بینم

کشیده دار عنان دراز دستی را
که دور حسن تو پا در رکاب می بینم

دماغ خوردن دود چراغ نیست مرا
به روشنایی دل در کتاب می بینم

چو موی بر سر آتش نشسته مژگانم
زبس که گرم در آن آفتاب می بینم

کجا روم که درین صیدگاه ناکامی
هزار دام ز موج سراب می بینم

رخ گشاده ز دل زنگ می برد صائب
هلال عید به روی شراب می بینم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.