هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات عمیق عاشقانه، رنج‌های عشق، وصف طبیعت و تمایلات درونی خود سخن می‌گوید. او از درد فراق، ناامیدی، و امیدواری می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند موج، حباب، و گل، احساسات خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم ممکن است برای سنین پایین‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۵۷۵۹

به هر که باده دهد یار، من خراب شوم
نگاه گرم به هر کس کند کباب شوم

ز من کناره کند موج اگر حباب شوم
فریب من نخورد تشنه گر سراب شوم

چو موج، صیقل دریا چو می توانم شد
گره چرا به دل بحر چون حباب شوم؟

درین زمانه که بوی گل است موی دماغ
چه لازم است خورم خون و مشک ناب شوم؟

به وصل گوهر ناسفته راه نتوان یافت
چرا چو رشته عبث خرج پیچ و تاب شوم؟

ز رنگ و بوی جهان مشکل است دل کندن
مگر چو شبنم گل محو آفتاب شوم

چنین که زلف تو شد نرم شانه از خط سبز
امید هست که من نیز کامیاب شوم

به گرد من نتواند رسید آبادی
اگر ز سیل حوادث چنین خراب شوم

به من دل کسی از دوستان نمی سوزد
به آتش جگر خود مگر کباب شود

چو می توان به ریاضت ملک شدن صائب
چرا چو بیخبران خرج خورد و خواب شوم؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.