هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر بیان میکند که تغییر ظاهری و تلاش برای تبدیل شدن به چیزی دیگر (مانند کلیم، نسیم، یا لئیم) باعث تغییر جوهره ذاتی او نمیشود. او به ارزش ذاتی خود اشاره دارد و از بیاعتمادی به دنیا و نرسیدن به مرادها شکوه میکند. همچنین، او به دنبال راهی برای بقا در این دنیای پر از رنج است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی به جامعه نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از زندگی دارد.
غزل شمارهٔ ۵۷۶۰
چراغ طور نسوزد اگر کلیم شوم
شکفتگی نکند گل اگر نسیم شوم
بس است جوهر ذاتی مرا، نه آن گهرم
که گر صدف برود از سرم یتیم شوم
دم مسیح درین گلستان گرانجان است
به اعتماد کدام آبرو نسیم شوم؟
فلک مراد کریمان نمی دهد صائب
به مصلحت دو سه روزی مگر لئیم شوم
شکفتگی نکند گل اگر نسیم شوم
بس است جوهر ذاتی مرا، نه آن گهرم
که گر صدف برود از سرم یتیم شوم
دم مسیح درین گلستان گرانجان است
به اعتماد کدام آبرو نسیم شوم؟
فلک مراد کریمان نمی دهد صائب
به مصلحت دو سه روزی مگر لئیم شوم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.