هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق، استقامت، و احساسات عمیق خود سخن میگوید. او با استفاده از تصاویر شعری مانند ستاره، خورشید، و موج، به بیان حالات درونی و تجربیات عاشقانهاش میپردازد. همچنین، به مفاهیمی مانند گذر زمان، ناتمامی، و جستوجوی معنا در زندگی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر و استعارههای بهکار رفته ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
غزل شمارهٔ ۵۷۸۳
از آفتاب رنگ نبازد ستاره ام
دل زنده از محیط برآید شراره ام
خورشید محشرست دل آتشین من
صبح قیامت است گریبان پاره ام
نور نگاه چشم غزالان وحشیم
هم در میان مردم و هم بر کناره ام
آن بیدلم که کشتی طوفان رسیده بود
در طفلی از تپیدن دل گاهواره ام
رطل گران خاک بود نقش پای من
تا از شراب عشق تو مست گذاره ام
تا قامت تو سایه نیفکند بر سرم
روشن نگشت معنی عمر دوباره ام
شد برگ زرد و رنگ نگرداند میوه ام
عمرم تمام گشت و همان نیمکاره ام
چون موج از تردد خاطر درین محیط
صائب یکی شده است میان و کناره ام
دل زنده از محیط برآید شراره ام
خورشید محشرست دل آتشین من
صبح قیامت است گریبان پاره ام
نور نگاه چشم غزالان وحشیم
هم در میان مردم و هم بر کناره ام
آن بیدلم که کشتی طوفان رسیده بود
در طفلی از تپیدن دل گاهواره ام
رطل گران خاک بود نقش پای من
تا از شراب عشق تو مست گذاره ام
تا قامت تو سایه نیفکند بر سرم
روشن نگشت معنی عمر دوباره ام
شد برگ زرد و رنگ نگرداند میوه ام
عمرم تمام گشت و همان نیمکاره ام
چون موج از تردد خاطر درین محیط
صائب یکی شده است میان و کناره ام
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.