هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و اهمیت چشم در عشق و عاشقی می‌پردازد. شاعر از تأثیر اشک بر جلای چشم، نقش چشم در نمایش احساسات، و قدرت جذب آن سخن می‌گوید. همچنین، به رابطه‌ی بین عاشق و معشوق و تأثیرات عاطفی چشم اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۵۸۰۹

از گریه شبانه فزاید جلای چشم
باشد ز اشک گرم چراغ سرای چشم

اجزای حسن زیر و زبر می شود ز خط
جز پیشگاه جبهه و دولتسرای چشم

از قید خط و زلف امید نجات هست
بیچاره عاشقی که شود مبتلای چشم

از باز چشم بسته نیاید اگر شکار
چون می برد ز اهل نظر دل حیای چشم؟

خیزد به رنگ دود ز مژگان نگه مرا
گرم است بس که از دل گرمم هوای چشم

در منزلت ز خنده اگر گریه بیش نیست
بالاتر از دهن ز چه دادند جای چشم

صائب غبار اگر چه به آیینه دشمن است
از خط چون غبار بود توتیای چشم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۸۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.