هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج عاشقانه، احساس تنهایی و ناامیدی در عشق است. شاعر از نبود معشوق و رنج‌های ناشی از آن می‌نالد و به دنبال راهی برای تسکین درد خود می‌گردد. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند صبر، عشق و رنج‌های روحی دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مضامین عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند رنج و ناامیدی نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب دارد.

غزل شمارهٔ ۵۸۲۰

کو ناخنی که رخنه به داغ جگر کنم؟
این خون گرم را هدف نیشتر کنم

نه سجده ای به جبهه و نه بوسه ای به لب
از آستان او به چه سامان سفر کنم؟

چون تیغ آبدار رود در گلوی من
گر بی لبت به آب خضر کام ترکنم

پروانه نیستم که به یک بال سوختن
معشوق را حواله به آه سحر کنم

از باغ رفتنم نه ز بیمهری گل است
چندان دماغ نیست که با گل بسر کنم

در کار عشق سعی مرا دست دیگرست
صد نخل شعله سبز ز تخم شرر کنم

آن به که از میان نبرم داغ لاله را
از باطن سیاه زبانان حذر کنم

چون شوق را به حرف تسلی کنم ز تو؟
چون تشنگی علاج به آب گهر کنم؟

صائب سرم چو گرم شود از می صبوح
خورشید را ز خنده مستانه تر کنم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۸۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.