هوش مصنوعی: این شعر بیانگر تجربیات و احساسات عمیق شاعر در مواجهه با زندگی، عشق، رنج‌ها و امیدهاست. شاعر از گذر زمان، تلاش‌های بی‌ثمر، و رازهای نهفته در دل شب سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به صبر و استقامت در برابر مشکلات و ناامیدی‌ها دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و ناامیدی نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب دارند.

غزل شمارهٔ ۵۸۴۷

ما نام خود ز صفحه دلها سترده ایم
در دفتر جهان ورق باد برده ایم

چون سرو تازه روی درین بوستانسرا
در راه گرم و سرد جهان پا فشرده ایم

رقص فلک ز جوش نشاط درون ماست
چون خون مرده گرچه به ظاهر فسرده ایم

نزدیکتر به پرده چشم است از نگاه
راهی که ما به کعبه مقصود برده ایم

از صبح پرده سوز خدایا نگاه دار
این رازها که ما به دل شب سپرده ایم

گر خاک ره شویم فرامش نمی کنیم
از چشمه سار تیغ تو آبی که خورده ایم

از یک نگاه گرم شویم آتش و سپند
هر چند تخم سوخته در خاک مرده ایم

از آرزوی میوه فردوس فارغیم
دندان صبر بر جگر خود فشرده ایم

مجنون به ریگ بادیه غمهای خود شمرد
با عقده های دل غم خود ما شمرده ایم

بگذر ز دستگیری ما ای سبوی خام
ما التجا به پای خم می نبرده ایم

هر نقش نیک و بد که چو آیینه دیده ایم
صائب ز لوح خاطر روشن سترده ایم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۸۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.