هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر نگاهی فلسفی و انتقادی به زندگی، نعمت‌ها، و روابط انسان با جهان است. شاعر از دیدن نعمت‌های الهی و کفران آن‌ها سخن می‌گوید، همچنین به مفاهیمی مانند آزادی، عدالت، و تجربیات زندگی اشاره می‌کند. در ابیات مختلف، از استعاره‌هایی مانند صیاد، مرغ، و بیضه برای انتقال مفاهیم عمیق استفاده شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و انتقادی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۵۸۶۰

مادام را ز دانه صیاد دیده ایم
در صلب بیضه جوهر فولاد دیده ایم

کفران نعمت است شکایت ز نیستی
آنها که ما ز عالم ایجاد دیده ایم

خواهد فتاد دامن زلفش به دست ما
این فال را ز شانه شمشاد دیده ایم

هرگز نبوده است به این رتبه حسن خط
ما سر بسر قلمرو ایجاد دیده ایم

طفلان به آشیانه ما راه برده اند
در بیضه ما شکنجه صیاد دیده ایم

بر حاصل حیات خود افسوس خورده ایم
هر خرمنی که درگذر باد دیده ایم

آن مرغ زیرکیم که آزادی دو کون
در صید کردن دل صیاد دیده ایم

صائب نمی توان لب ما را ز شکوه بست
ما بیدلان رعیت بیداد دیده ایم
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۸۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.