۳۷۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۸۶۳

در محفلی که تیغ زبان بر کشیده ایم
در گوش تیغ حلقه جوهر کشیده ایم

گر حنظل سپهر به ساغر فشرده اند
ابرو ترش نساخته بر سر کشیده ایم

در پرده دل است شب و روز عیش ما
دایم چو غنچه سر به ته پر کشیده ایم

شاخ شکوفه ایم، سبیل است سیم ما
چون نوبهار رشته ز گوهر کشیده ایم

از داغ لاله نامه ما دل سیه ترست
چون لاله بس که باده احمر کشیده ایم

هرگز ز پیش چشم چو مژگان نمی رود
خاری که در ره تو ز پا بر کشیده ایم

از نقش بوریای قناعت، که سبز باد!
صائب همیشه صفحه مسطر کشیده ایم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۸۶۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.