هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر پرآوازهٔ سبک هندی، به موضوعاتی مانند عشق، آزادی، رنج‌های بشری، و فلسفهٔ زندگی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، از دشواری‌های زندگی، عشق به معشوق، و جست‌وجوی معنا در هستی سخن می‌گوید. همچنین، نگاهی انتقادی به برخی باورهای رایج و ریاکاری‌های اجتماعی دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی و استعاره‌های به‌کاررفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۵۸۸۲

ما زهر را به جبهه بگشاده چون کشیم؟
خمیازه را به چاشنی باده چون کشیم؟

از کوه قاف بال پریزاد عاجزست
بار جهان به خاطر آزاده چون کشیم؟

در فکر آسمان و زمینیم روز و شب
با این غبار ودود، نفس ساده چون کشیم؟

ما خون ز دست یار به صد ناز خورده ایم
از دست دیگران قدح باده چون کشیم؟

دریا و موج تشنه آمیزش همند
از عشق دامن دل آزاده چون کشیم؟

طوفان به بادبان ننهفته است هیچ کس
بر روی شید، پرده سجاده چون کشیم؟

ما ره به خط بی قلم یار برده ایم
منت ز حرفهای قلم زاده چون کشیم؟

فرمان قتل نیست چو پروانه مراد
ما ناز نوخطان ز رخ ساده چون کشیم؟

صائب بهشت جای خس و خار خشک نیست
زهاد را به انجمن باده چون کشیم؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۸۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.