هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر درد و رنج انسان در جهان است. شاعر از تلخیهای زندگی، ناامیدی، و آشفتگی روحی سخن میگوید و با تصاویری مانند زهر، خمیازه، و خونچکان نفس، حالتی از افسردگی و خستگی را به تصویر میکشد. همچنین، اشارهای به زیباییهای طبیعت و موسیقی عندلیب دارد، اما در نهایت، حس غالب شعر، غم و اندوه است.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است و درک کامل آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، بیان تلخیهای زندگی و مفاهیم پیچیدهای مانند افسردگی و ناامیدی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۵۸۸۴
ما تلخی جهان به رخ تازه می کشیم
این زهر را زیاده ز اندازه می کشیم
محتاج اشک ما نبود آب و رنگ حسن
از سادگی به چهره گل غازه می کشیم
آشفتگی است لازم جمعیت حواس
بیجا ز چرخ منت شیرازه می کشیم
افسرده است مستی ما چون خمار ما
ما جام را به تلخی خمیازه می کشیم
از گل هزار حلقه رنگین درین چمن
در گوش عندلیب ز آوازه می کشیم
می سوزد از شفق نفس خونچکان ما
تا همچو صبح یک نفس تازه می کشیم
بیشی کمی است شوق چو افتاد بی شمار
دریا کشیم و باده به اندازه می کشیم
چون بلبل دراز نفس منت بهار
صائب درین چمن پی آوازه می کشیم
این زهر را زیاده ز اندازه می کشیم
محتاج اشک ما نبود آب و رنگ حسن
از سادگی به چهره گل غازه می کشیم
آشفتگی است لازم جمعیت حواس
بیجا ز چرخ منت شیرازه می کشیم
افسرده است مستی ما چون خمار ما
ما جام را به تلخی خمیازه می کشیم
از گل هزار حلقه رنگین درین چمن
در گوش عندلیب ز آوازه می کشیم
می سوزد از شفق نفس خونچکان ما
تا همچو صبح یک نفس تازه می کشیم
بیشی کمی است شوق چو افتاد بی شمار
دریا کشیم و باده به اندازه می کشیم
چون بلبل دراز نفس منت بهار
صائب درین چمن پی آوازه می کشیم
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۸۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.