هوش مصنوعی: شاعر در این متن از آزادی روح و عدم وابستگی به دنیای مادی سخن می‌گوید. او خود را از قید و بندهای دنیوی رها می‌داند و برخلاف دیگران، اسیر هوا و هوس نیست. شاعر تأکید می‌کند که با وجود از دست دادن آبرو و تحمل رنج‌ها، همچنان به دنبال آرامش دل است و خود را به هیچ چیزی وابسته نمی‌داند. او از قناعت و صبر سخن می‌گوید و خود را از مردم سبک‌سر و مادی‌گرا متمایز می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۸۸۵

با شوخ دیدگان هوس آشنا نیم
چون عقده حباب اسیر هوا نیم

دنبال بیقراری دل سر نهاده ام
چون کاروان ریگ پی رهنما نیم

دارم عقیق صبر به زیر زبان خویش
مانند خضر تشنه آب بقا نیم

دیوانه ام ولیک بغیر از دو زلف یار
دیگر به هیچ سلسله ای آشنا نیم

اصلاح هیچ شمع پریشان نمی کنم
ایمن ز تیغ بازی صبح جزا نیم

دارم چو غنچه دست تصرف در آستین
در بوستان گسسته عنان چون صبا نیم

در آفتابروی قناعت نشسته ام
در جستجوی سایه بال هما نیم

بیطاقتی همان در فریاد می زند
هر چند همچو بوی گل از گل جدا نیم

هر چند آبروی حیاتم به باد رفت
شرمنده غباری ازین آسیا نیم

بیرون ز تنگنای سپهرست سیر من
چون پست فطرتان به زمین آشنا نیم

نقش (امل) ز لوح دل خویش شسته ام
در ششدر تعلق چون بوریا نیم

آب حیات را به خضر باز می دهم
حمال بار منت اهل سخا نیم

با مردم سبک نکنم دست در میان
بی لنگر و سبکسر چون کهربا نیم

صائب حساب زندگی خود نمی کنم
از عمر آن نفس که با یاد خدا نیم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۸۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.