هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از رنج‌ها و ناکامی‌های خود می‌گوید. او از مطالعه‌های بی‌حاصل، روزهای سیاه، ناله‌ها و آه‌ها، و عشقی که به سختی‌هایش می‌ارزید، سخن می‌گوید. همچنین، از گذر سریع و بی‌ثمر خود از دنیا مانند حباب یا اشک یاد می‌کند و به بی‌نتیجگی تلاش‌هایش اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و حزن‌آلود است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌های زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۹۴۱

دلم سیاه شد از بس که برکتاب گذشتم
کدام روز سیه بود کز شراب گذشتم؟

چو نیست حاصل من غیر آه و ناله، چه حاصل
که چون قلم به سراپای هر کتاب گذشتم

دلم فرود نیامد به هر چه چشم گشودم
چو آفتاب براین عالم خراب گذشتم

کدام کار که آسان نشد به همت عشقم؟
اگر بر آتش سوزان زدم ز آب گذشتم

زمین مپرس کز این بحر بیکنار چه دیدی
که چشم بسته ازین بحر چون حباب گذشتم

نگشت روزی من مفت صائب اینهمه معنی
چو اشک گر مرو از پرده های خواب گذشتم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.