هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر بزرگ سبک هندی، بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و عرفانی است. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، حالات روحی و تجربیات عاشقانه خود را توصیف می‌کند. او از شراب، خواب، موی، گل و دیگر عناصر طبیعی برای بیان احساساتش استفاده می‌کند. در نهایت، شعر به مفاهیمی مانند عشق، رنج، امید و ناامیدی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۹۴۳

ازان گشاده جبین جام پر شراب گرفتم
عجب هلال تمامی ز آفتاب گرفتم

به خواب دامن آن زلف بی حجاب گرفتم
عنان دولت بیدار را به خواب گرفتم

به چشم بندی شرم و حجاب عشق چه سازم؟
گرفتم این که ز رخسار او نقاب گرفتم

نشد ز دولت بیدار رزق اهل سعادت
تمتعی که ازان چشم نیمخواب گرفتم

به من چگونه رسد پیچ و تاب موی در آتش؟
که من ز موی میان مشق پیچ و تاب گرفتم

ز گریه عاقبت کار گل فتاد به چشمم
ز گل گلاب کشیدم، گل از گلاب گرفتم

به نبض چشمه حیوان رسید دست امیدم
اگر ز صدق طلب دامن سراب گرفتم

نشد چو تیر خطا، آفرین نصیب غزالم
زنافه گر چه زمین را به مشک ناب گرفتم

به روی من در امید هر که بست ز مردم
من از گشایش توفیق فتح باب گرفتم

گزیدن لب افسوس بود نقل شرابم
ز دست هر که درین انجمن شراب گرفتم

به نارسایی من رهرو این بساط ندارد
فتاد پیش زمن، هر که را به خواب گرفتم

هزار غوطه زدم چون صدف به بحر خجالت
به یک دو قطره که من صائب از سحاب گرفتم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.