۲۲۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۹۵۴

سوخته جانم غم وسیله ندارم
داغ دل لاله ام فتیله ندارم

همت مجنون من بلند فتاده است
سنگ توقع ازین قبیله ندارم

آینه آب پشت و روی ندارد
ساده دلم ره به هیچ حیله ندارم

همت ذاتی وسیله می کند ایجاد
چون دگران من اگر وسیله ندارم

هیچ گره از گره گشاده نگردد
برگ توقع ز کرم پیله ندارم

دیده سیر از جهان جمیله من بس
صائب اگر در نظر جمیله ندارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.