هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف تغییرات فصل‌ها، به ویژه تأثیرات خزان بر طبیعت می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، تحولات طبیعت را در فصل خزان به تصویر می‌کشد، از جمله تغییر رنگ برگ‌ها، سردی هوا، و تأثیرات آن بر گیاهان و حیوانات. همچنین، شاعر به مفاهیم عمیق‌تری مانند گذر زمان، فنا، و تحول درونی انسان نیز اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و ادبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۵۹۷۲

شاخ چون دست کریمان شد زرافشان از خزان
در زر خالص زمین گردید پنهان از خزان

در درختان همچو نخل طور آتش در گرفت
جامه فانوس شد دیوار بستان از خزان

آب اگر در نوبهاران می چکید از روی باغ
می چکد آتش ز رخسار گلستان از خزان

آفتاب نوبهاران گر به زردی رو نهاد
شد ز هر برگ اختر سعدی فروزان از خزان

گر چه با دست نگارین عقده نتوان باز کرد
صد گره وا شد ز دلهای پریشان از خزان

چون پریزاد ابرها بال و پر رحمت گشود
بوستان شد شهر زرین سلیمان از خزان

از بهاران چند روزی گر چه برگ عیش یافت
شد زمین را پر ز برگ عیش دامان از خزان

خاک مظلم کز ترشرویی چو سیم قلب بود
چون زر خوش سکه شد یک روی خندان از خزان

برگها از بس به رغبت دست افشانی کنند
سرو نزدیک است گردد پایکوبان از خزان

می برد چون پاکبازان دل ز مردم بیشتر
گر چه شد جمعیت بستان پریشان از خزان

وقت بی برگی چو بلبل چون فراموشش کنم؟
من که دیدم از بهاران بیش احسان از خزان

از فنا پروا نباشد مردم بی برگ را
برگ گردد چون چراغ صبح لرزان از خزان

انقلابی در دل آزاد ما چون سرو نیست
باغبان گردید اگر دلسرد بستان از خزان

نیست با سوداییان فصل بهاران سازگار
می شود صائب دماغ من به سامان از خزان
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.