هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به موضوع عشق، آزادی، استقلال فردی و مبارزه با وابستگیهای درونی و بیرونی میپردازد. شاعر از عشق به عنوان زنجیری سنگین یاد میکند و بر اهمیت آزادی و حفظ عزت نفس تأکید دارد. همچنین، به چالشهای درونی مانند هوای نفس و دشمنیهای پنهان اشاره میکند و در نهایت، بر سازش با رضای الهی و رهایی از بندگی خواستههای شخصی تأکید میورزد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در شعر، مانند مبارزه با هوای نفس و درک آزادی معنوی، برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مضامین ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۶۰۱۸
عشق در بند گران است از وفای خویشتن
بید مجنون است خود زنجیر پای خویشتن
از سر این خاکدان هر کس که برخیزد چو سرو
در صف آزادگان باشد لوای خویشتن
داشت حال مهره ششدر دل آزاده ام
تا نیفکندم به آتش بوریای خویشتن
از درون خانه باشد دشمن من چون حباب
می کشم آزار دایم از هوای خویشتن
نیستم در زیر بار منت باد مراد
کشتی خویشم چو موج و ناخدای خویشتن
از زمین کوی او کز برگ گل نازکترست
چون توانم خواست عذر نقش پای خویشتن؟
از سر اخلاص صائب با رضای حق بساز
جنگ دارد بنده بودن با رضای خویشتن
بید مجنون است خود زنجیر پای خویشتن
از سر این خاکدان هر کس که برخیزد چو سرو
در صف آزادگان باشد لوای خویشتن
داشت حال مهره ششدر دل آزاده ام
تا نیفکندم به آتش بوریای خویشتن
از درون خانه باشد دشمن من چون حباب
می کشم آزار دایم از هوای خویشتن
نیستم در زیر بار منت باد مراد
کشتی خویشم چو موج و ناخدای خویشتن
از زمین کوی او کز برگ گل نازکترست
چون توانم خواست عذر نقش پای خویشتن؟
از سر اخلاص صائب با رضای حق بساز
جنگ دارد بنده بودن با رضای خویشتن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۰۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.