هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی با استفاده از استعارهها و تشبیههای زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، تسلیم در برابر تقدیر، بیفایده بودن برخی تلاشها، و ارزش آرامش و رضایت میپردازد. شاعر با اشاره به لعل لب دلبر، دریای بیگوهر، و زندان گردون، مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعارهها نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارند.
غزل شمارهٔ ۶۰۳۳
باده بی لعل لب دلبر نمی باید زدن
غوطه در دریای بی گوهر نمی باید زدن
با حیا نتوان ز لعل دلبران سیراب شد
کوزه سربسته بر کوثر نمی باید زدن
نیست چین در کار آن پیشانی واکرده را
صفحه آیینه را مسطر نمی باید زدن
رنج باریک آورد آمیزش سیمین بران
سر برون چون رشته از گوهر نمی باید زدن
رخنه ای زندان گردون را به جز تسلیم نیست
در قفس بیهوده بال و پر نمی باید زدن
خواب آسایش گرانسنگ است خون مرده را
بر رگ این غافلان نشتر نمی باید زدن
تا به آن خشک چون آیینه بتوان ساختن
قطره در ظلمت چو اسکندر نمی باید زدن
زردرویی می کند یکسان به خاک تیره ات
حلقه چون خورشید بر هر در نمی باید زدن
تشنه چشمان آب و رنگ از لعل، صائب می برند
در حضور زاهدان ساغر نمی باید زدن
غوطه در دریای بی گوهر نمی باید زدن
با حیا نتوان ز لعل دلبران سیراب شد
کوزه سربسته بر کوثر نمی باید زدن
نیست چین در کار آن پیشانی واکرده را
صفحه آیینه را مسطر نمی باید زدن
رنج باریک آورد آمیزش سیمین بران
سر برون چون رشته از گوهر نمی باید زدن
رخنه ای زندان گردون را به جز تسلیم نیست
در قفس بیهوده بال و پر نمی باید زدن
خواب آسایش گرانسنگ است خون مرده را
بر رگ این غافلان نشتر نمی باید زدن
تا به آن خشک چون آیینه بتوان ساختن
قطره در ظلمت چو اسکندر نمی باید زدن
زردرویی می کند یکسان به خاک تیره ات
حلقه چون خورشید بر هر در نمی باید زدن
تشنه چشمان آب و رنگ از لعل، صائب می برند
در حضور زاهدان ساغر نمی باید زدن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۰۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.