هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از صائب تبریزی بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. او از ناامیدی در عشق، بی‌وفایی معشوق و رنج‌های عاشقانه می‌گوید. شاعر از معشوق می‌خواهد که اگر قصد نزدیکی دارد، ابتدا با هوشمندی راه او را نبند. همچنین، او از تأثیرات پیری و فراموشی بر زندگی خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده، ناامیدی و احساسات عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۰۵۰

گر تو ای سرو روان خواهی هم آغوشم شدن
از مروت نیست اول رهزن هوشم شدن

برگ عیش من نخواهد جز کف افسوس بود
گر به این شرم و حیا خواهی هم آغوشم شدن

روی گرم عشق خونم را به جوش آورده است
کی تواند سرد مهری مانع جوشم شدن؟

اینقدر استادگی ای سنگدل در کار نیست
می تواند جلوه ای غارتگر هوشم شدن

صبح بیداری شود گفتم مرا موی سفید
من چه دانستم که خواهد پنبه گوشم شدن

آن فرامشکار هم می کرد صائب یاد من
گر میسر می شد از خاطر فراموشم شدن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۰۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.