هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و دل‌بستگی به معشوق سخن می‌گوید و از دردها و رنج‌های عشق شکایت می‌کند. شاعر از فریب‌های دنیا و دشمنان پنهان هشدار می‌دهد و بر اهمیت عشق حقیقی و معنوی تأکید می‌کند. او بیان می‌کند که بدون معشوق، حتی داشتن دو جهان نیز او را غنی نمی‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فریب‌های دنیا و دشمنان پنهان ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۳۲۰۵

روزَنِ دل، آه چه خوش روزَنی
یا تو مَگَر روزَنِ یارِ مَنی

عَمْرُکِ یا نَخْلَةُ هَلْ تَاْذَنی
نَحْوَ جَنیٰ غُصْنِکِ کَیْ نَجْتَنی

روزَنِ آن خانه اگر نیستی
پس تو زِ چه رویْ چُنین روشنی

کُلُّ سِراجٍ حَدَثٍ یَنْطَفی
غَیْرَکِ یا اَصْلِیَ یا مَعْدَنی

هرچه کُند چَرخْ مُطَوَّق بُوَد
جُز تو که بُنیادِ بَقا می‌کَنی

اِتَّخَذَالْحِرْصُ هُنا مَسْکَنا
دونَکِ یا نَفْسُ فَلا تَسْکُنی

دانهٔ دام است، چرا می‌خوری؟
آهنِ سَرد است، چرا می‌زَنی؟

شَرْبَةُ اَهْوائِکِ مَسْمومَةٌ
حیلَةُ اَعْدائِکِ فِی الْمَکْمَنِ

سَخته کَمانی‌ست، پَسِ این کَمین
بَر پَر چون تیر، چرا ایمِنی؟

قَدْ نَفِدَ الْعُمْرُ وَضاقَ الْمَدیٰ
خُذْ بِیَدِالْهالِکِ یا مُحْسِنی

گَر دو جهانْ مُلْک شود مَرمرا
بی‌تو گدایم، نَشَوَم من غَنی

غَیْرَ سَنا وَجْهِکِ لا نَشْتَهی
ای وَسِویٰ عِشْقِکِ لا نَقْتَنی
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.