هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر ناتوانی شاعر در دیدن چهره بی‌نقاب معشوق، تابش خورشید، و آرامش در زندگی است. شاعر از بی‌قراری عمر، ناتوانی در آرامش، و ناله‌های بی‌پاسخ سخن می‌گوید. همچنین، او از محدودیت‌های خود در برابر قدرت‌های بزرگتر مانند خورشید و الماس می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین، برخی از اشارات مانند ناله‌های بی‌پاسخ و بی‌قراری عمر ممکن است برای کودکان و نوجوانان نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۶۱۰۷

بی نقاب آن چهره را دیدن نمی آید ز من
پنجه خورشید تابیدن نمی آید ز من

می توانم شد سپند آن روی آتشناک را
گر به گرد شمع گردیدن نمی آید ز من

از سبک جولانی عمرست بی آرامیم
در گذار سیل خوابیدن نمی آید ز من

گر چه دارد ناخن الماس دست جرأتم
سینه موری خراشیدن نمی آید ز من

شمع من گردن به امید خموشی می کشد
بر فروغ خویش لرزیدن نمی آید ز من

بادپیمایی است صائب ناله بی فریادرس
چون جرس بیهوده نالیدن نمی آید ز من
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۱۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.