هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند رقص عرفانی، عشق الهی، رهایی از قیود مادی، و پیوستن به حقیقت وجود می‌پردازد. شاعر از خواننده می‌خواهد تا با رها کردن تعلقات دنیوی، به سمت عشق حقیقی حرکت کند و با پایکوبی معنوی، افلاک را زیر پا بگذارد. همچنین، تأکید بر انتخاب یاران موافق در راه عشق و دوری از ریا و سالوسی در کهنسالی از دیگر مضامین این شعر است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در این متن برای درک و تجربه‌ی مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات انتزاعی و نمادین (مانند رقص عرفانی یا قطع راه عشق) نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد.

غزل شمارهٔ ۶۱۶۱

مجلس رقص است، بر تمکین بیفشان آستین
دست بالا کن، گلی از عالم بالا بچین

می توان رفت از فلک بیرون به دست افشاندنی
در نگین دان تا به کی باشی حصاری چون نگین؟

می شود از پایکوبی قطع راه دور عشق
چند از تمکین نهی بر پای، بند آهنین؟

پایکوبان شو، ببین در زیر پا افلاک را
دست بالا کن، جهان را زیر دست خود ببین

نخل نوخیز تو بهر بوستان دیگرست
ریشه را محکم مکن زنهار در مغز زمین

می ز خون خود کن و مطرب ز بال خویشتن
کم مباش از مرغ بسمل در شهادتگاه دین

فارغ است از سنگ ره تخت روان بیخودی
گر طواف کعبه می خواهی بر این محمل نشین

قطره از پیوستگی شد سیل و در دریا رسید
در طریق عشق، یاران موافق بر گزین

پرده ناموس را بال و پر پرواز کن
حسن در هر جا که سازد چهره از می آتشین

بی سپند شوخ، مجمر چشم خواب آلوده ای است
بزم را پر شور گردان از نوای آتشین

رخنه ملک است چشم هوشیاران، زینهار
خاک زان از درد می در چشم عقل دور بین

از شفق زد غوطه در می صبح با موی سفید
در کهنسالی دکان زهد و سالوسی مچین

شبنم از روشندلی هم ساغر خورشید شد
چند در مینای تن چون درد باشی ته نشین؟

می ربایندش چو گل خوبان ز دست یکدگر
صفحه ای کز فکر صائب شد نگارستان چین
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۱۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.