هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه از مفاهیمی مانند عشق، معشوق، هستی، و رازهای غیب سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، به دنبال نشان دادن تفاوت‌های ظریف در جهان و عشق است. او از معشوق، سفر روحانی، و بی‌قراری آسمان به دلیل عشق سخن می‌گوید و مخاطب را به دیدن حقایق پنهان در پدیده‌های ظاهری دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات عاشقانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک بهتر دارند.

غزل شمارهٔ ۶۱۶۴

آن کف نظارگی، این از دو عالم می برد
در میان این دو یوسف فرق ای بینا ببین

گر ندیدی ترجمان رازهای غیب را
آن خط نازک رقم را گرد آن لبها ببین

در چنین وقتی که از خط صبح محشر می دمد
چشم خواب آلود آن معشوق بی پروا ببین

این سفر کوته نمی گردد به شبگیر بلند
عمر جاویدان به دست آر آن قد رعنا ببین

آسمان را یک نفس از شور عشق آرام نیست
زین می پر زور دست افشانی مینا ببین

دیده را صائب ز خورشید قیامت آب ده
بعد ازان بر چهره آن آتشین سیما ببین

روی در میخانه کن آرامش دلها ببین
عالمی را فارغ از اندیشه فردا ببین

این تعین چون حباب از بسته چشمی های توست
چشم بگشا، هیچی خود را درین دریا ببین

عشق بی معشوق هیهات است گردد جلوه گر
در لباس بید مجنون جلوه لیلی ببین

نسبت دیوانه و شهرست طوفان و تنور
عرض سودای مرا در دامن صحرا ببین
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۱۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.