هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق و پشیمانی از گناهان است. شاعر از ناتوانی در برابر نگاه معشوق، شوق رسیدن به کعبه مقصود، و تأثیر آهش در بوی سنبل فردوس سخن می‌گوید. همچنین، او به تأثیر عشق و رنج‌هایش در زندگی اشاره می‌کند و از شهادت دل به عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند گناه، پشیمانی، و عذاب عشق نیاز به بلوغ فکری برای درک کامل دارند.

غزل شمارهٔ ۶۲۴۳

اگر اشک پشیمانی نگردد عذرخواه من
بپوشد چشمه خورشید را گرد گناه من

ز تسخیر نگاه سرکش او عاجزم، ورنه
عنان برق را در دست می پیچد گیاه من

به این شوقی که من در کعبه مقصود رو دارم
دلی از سنگ می باید که گردد سنگ راه من

نمی دانم که در خاطر گذر دارد، همین دانم
که بوی سنبل فردوس می آید ز آه من

من لرزنده جان را نشأه می زنده دل دارد
من آن شمعم که دست تاک می گردد پناه من

فغان بی اثر در سینه عاشق نمی باشد
چو مژگان تو باشد تیر یک ترکش سپاه من

اگر فردا به این سامان عصیان رو به حشر آرم
ترازو را به فریاد آورد بار گناه من

چو مژگان می دهم در چشم خود جا خصم عاجز را
بلند اقبال آن خاری که می روید ز راه من

به هر کس دل گواهی می دهد، دل می دهم صائب
شهادت را به زر نتوان خریدن از گواه من
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۲۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۲۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.