هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به ناتوانی انسان در برابر زیبایی‌های الهی و محدودیت‌های مادی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، ناتوانی انسان در درک کامل جهان و وابستگی او به لطف الهی را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۲۶۱

دیده زان حسن به سامان چه تواند بردن؟
مور از خوان سلیمان چه تواند بردن؟

محو روی تو نگردد دل حیران، چه کند؟
شبنم از مهر درخشان چه تواند بردن؟

لطف گلهای چمن قسمت بینایان است
بی بصیرت ز گلستان چه تواند بردن

عالم خشک چه دارد که ستانند ازو؟
نقش از آیینه عریان چه تواند بردن؟

فیض دریای ازل در خور استعدادست
ابر تصویر ز عمان چه تواند بردن؟

بند توست آنچه تصرف کنی از عالم خاک
دزد پیداست ز زندان چه تواند بردن

ما چه داریم که اندیشه ز تاراج کنیم؟
سیل از خانه ویران چه تواند بردن؟

بوسه بیجا کمری بسته به تاراج لبش
حرص مور از شکرستان چه تواند بردن؟

از تماشای تو خورشید دل پر خون برد
لاله از کوه بدخشان چه تواند بردن؟

دل صائب چه تمتع برد از عالم پوچ؟
برق با خود ز نیستان چه تواند بردن؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۲۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۲۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.