هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از مفاهیمی مانند شراب، خمار، سخن پردازی و تأثیر کلام خود بر جهان سخن می‌گوید. او با استفاده از استعاره‌های زیبا، احساسات و افکار خود را بیان می‌کند و بر تأثیر سخنان تازه‌اش بر جان‌های کهنه و جهان اطراف تأکید دارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم نمادین و استعاری است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، اشاره‌های غیرمستقیم به شراب و مستی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۶۲۸۵

غنچه از باده نگردد گل خمیازه من
چشم مخمور بود رشته شیرازه من

نه ز زهدست اگر لب نگذارم به شراب
ساغری نیست درین بزم به اندازه من

از کواکب نشود دفع خمارم چون صبح
رطل خورشید کند چاره خمیازه من

چون شود گرم سفر کلک سخن پردازم
نرسد برق سبکسیر به جمازه من

سخنانی که ازان تازه شدی جان کهن
گشت تقویم کهن از سخن تازه من

گر چه ز آهستگی آواز مرا کس نشنید
گوش تا گوش جهان پر شد از آوازه من

نامه را گر چمن خلد کند نیست عجب
سبز شد خامه خشک از سخن تازه من

شود از بی خبری جمع حواسم صائب
خط پیمانه بود رشته شیرازه من
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۲۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۲۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.