هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر بزرگ سبک هندی، بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره تنهایی، عشق، رنج‌های زندگی و جستجوی معناست. تصاویر شعری مانند لرزش زمین از تپش دل شاعر، شکوه دانه تا آسمان، و هزار فتنه خوابیده در آغوش آرامش او، همگی نشان‌دهنده عواطف شدید و نگاه فلسفی شاعر به هستی هستند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی، استفاده از استعاره‌های پیچیده و احساسات شدید در شعر، درک آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. این شعر更适合 افرادی که از بلوغ فکری و تجربه کافی برای درک مضامین پیچیده زندگی برخوردارند.

غزل شمارهٔ ۶۳۴۶

زمین به لرزه درآید ز دل تپیدن من
شود سپهر زمین گیر از آرمیدن من

شکوه دانه من تا به آسمان چه کند
دو نیم شد جگر خاک از دمیدن من

گذشت عمر به خامی، مگر قضا افکند
به آفتاب قیامت ثمر رسیدن من؟

توان شنیدن آواز حلقه در مرگ
اگر گران نبود گوش از خمیدن من

هزار مرحله را چون جرس دل شبها
توان برید به آواز دل تپیدن من

مرا چو آبله بگذار تا شوم پامال
نمی رسد چو به کس فیضی از رسیدن من

فغان که زیر فلک نیست آنقدر میدان
که داد وحشت خاطر دهد رمیدن من

هزار فتنه خوابیده چون شراب کهن
نهفته است در آغوش آرمیدن من

درین ریاض چو چشم آن ضعیف پروازم
که برگ کاه شود مانع پریدن من

ز ریشه کند دو صد سرو پای در گل را
به جستجوی تو از خود برون دویدن من

مرا چو صبح به دست دعا نگه دارید
که روشن است جهان از نفس کشیدن من

حیات من به تماشای گلعذاران است
ز راه چشم چو شبنم بود چریدن من

ز بوریا نتوان شعله را به دام کشید
قفس چگونه شود مانع پریدن من؟

چه شد که گوش به حرفم نکرد، می دانم
که هست گوش بر آواز دل تپیدن من

عیار آن لب شیرین و ساعد سیمین
توان گرفتن از دست و لب گزیدن من

ز بس که تلخی دوران کشیده ام صائب
دهان مار شود تلخ از گزیدن من

من آن رمیده غزالم درین جهان صائب
که در جدایی خلق است آرمیدن من
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۳۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۳۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.