هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر روحیه‌ی آزاده و ساده‌ی شاعر است که به ظرافت‌های زندگی و طبیعت اشاره دارد. شاعر از تیغ آب، شیشه‌ی سپهر، موج دریا و آیینه به عنوان نمادهایی برای بیان حالات درونی خود استفاده می‌کند. او بر اختیار نداشتن در برخی امور تأکید دارد، اما اراده‌ی خود را همچون موجی در کف دریا می‌داند. همچنین، شاعر از فضولی دیگران و توبه‌ی خود سخن می‌گوید و در نهایت، دعا و امید را راهی برای رسیدن به حاجات می‌داند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۶۳۴۷

به تن علاقه ندارد روان ساده من
برنده است چو تیغ آب ایستاده من

مرا به شیشه کند چون سپهر مینایی؟
که خشت از سر خم کند جوش باده من

کشاکش رگ جان من اختیاری نیست
چو موج در کف دریا بود اراده من

مرا به دانش رسمی مبر ز راه، که نیست
رقم پذیر چو آیینه لوح ساده من

امید هست کند راست قد فتاده چرخ
ترحم است به طاق دل اوفتاده من

بود فضولی مهمان ز میزبان کریم
متاب روی خود از خواهش زیاده من

حریف چین جبین تو نیستم، ورنه
کمان سخت فلک ها بود کباده من

برآورم به دعا هر که حاجتی دارد
که فیض صبح دهد جبهه گشاده من

نمی توان سخن پست در کلامم یافت
فلک سوار چو عیسی بود پیاده من

ز توبه سرکشی من زیاده شد صائب
درنده کرد سگ نفس را قلاده من
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۳۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۳۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.