هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر پرآوازه سبک هندی، بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره تنهایی، غم وطن، و بی‌پناهی است. او از تشبیهات زیبایی مانند برق، موج، جغد، و مار برای توصیف حال درونی خود استفاده می‌کند. در عین حال، امیدواری به آینده و تأثیر هنر (ترانه) در تغییر جهان نیز در ابیات دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی موجود در شعر، همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده، درک کامل آن را برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار می‌سازد. این شعر更适合 افرادی که با ادبیات کلاسیک فارسی آشنایی نسبی دارند.

غزل شمارهٔ ۶۳۵۰

هلاک جلوه برق است آشیانه من
بغل چو موج گشاید به سیل خانه من

خراب حالی ازین بیشتر نمی باشد
که جغد خانه جدا می کند ز خانه من

سیاه مستی من رنگ بست افتاده است
خمار صبح ندارد می شبانه من

ز بس گزیده ز دلگیری وطن شده ام
زبان مار بود خار آشیانه من

روانی سخن من ز هم خیالان نیست
ز موج خویش چو دریاست تازیانه من

چراغ دولت ابر بهار روشن باد!
که چون صدف ز گهر ساخت آب و دانه من

به ابر قطره دهم سیل در عوض گیرم
ز خرج، بیش چو دریا شود خزانه من

مرا ز خاک به اندک توجهی بردار
چو تیر کج مگذر راست از نشانه من

ز گریه ای که مرا در گلو گره گردد
سپهر سفله کند کم ز آب و دانه من

گرفته بود جهان را فسردگی صائب
دماغ خشک جهان تر شد از ترانه من
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۳۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۳۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.